- دو دل
- شکاک
معنی دو دل - جستجوی لغت در جدول جو
- دو دل
- متردد بی ثبات، ریا کار، آنکه به دو تن اظهار عشق کند
- دو دل ((دُ. دِ))
- مردد، بی ثبات
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
شک و تردید مردد بودن
متردد بی ثبات، ریا کار، آنکه به دو تن اظهار عشق کند
شک و تردید
گره دل خسته دلی
مردم شجاع و دلیر و دلاور، سنگدل و بیرحم
هر چه دارای دو تا در باشد
تردید، دودلی
دل دل کردن: کنایه از شک و تردید داشتن، تشویش و تردید در کاری، دودلی
دل دل کردن: کنایه از شک و تردید داشتن، تشویش و تردید در کاری، دودلی
مردد
متردد، شکاک، مردد، متفکر، سراسیمه برعکس یکدله، ارتیاب
کسی که برای شروع کردن کاری در فکر و اندیشه باشد و نتواند زود تصمیم بگیرد، مردد، متردد